گرامر phrasal verbs در انگلیسی
- تاریخ 07/20/2025

فهرست مطالب
آموزش گرامر phrasal verbs در انگلیسی
یادگیری گرامرphrasal verbs یکی از بخشهای مهم و چالشبرانگیز در یادگیری زبان انگلیسی است، زیرا این عبارات در مکالمات روزمره، نوشتار غیررسمی و حتی متون رسمی بسیار رایج هستند. در این پاسخ، ابتدا توضیح جامعی درباره چیستی، کاربرد و روشهای یادگیری phrasal verbs ارائه میدهم و سپس لیستی از رایجترین و مهمترین آنها را با معانی و مثالها مینویسم.
افعال عبارتی Phrasal Verbs چیست ؟
افعال عبارتی ترکیبی از یک فعل و یک یا چند حرف اضافه یا قید هستند که معنایی متفاوت از فعل اصلی دارند. این عبارات معمولاً در زبان انگلیسی محاورهای بسیار استفاده میشوند و یادگیری آنها برای فهم و صحبت کردن طبیعی به انگلیسی ضروری است.
ویژگی های Phrasal Verbs
معنای غیرقابل پیشبینی: معنای phrasal verb معمولاً با معنای تکتک کلمات آن متفاوت است. مثلاً:
Look (نگاه کردن) + after (بعد) = Look after (مراقبت کردن)
چندمعنایی:برخی phrasal verbs چندین معنا دارند. مثلاً “take off” میتواند به معنای «بلند شدن هواپیما» یا «درآوردن لباس» باشد.
انواع Phrasal Verbs
جداپذیر (Separable): میتوان مفعول را بین فعل و حرف اضافه قرار داد.
Pick up (She picked the book up / She picked up the book).
جداناپذیر (Inseparable): مفعول همیشه بعد از عبارت میآید. مثال
Look after (She looks after her kids).
بینیاز به مفعول (Intransitive): نیازی به مفعول ندارند. مثال
Show up (He didn’t show up).
چرا یادگیری Phrasal Verbs مهم است ؟
رایج در گفتار و نوشتار: بومیزبانان انگلیسی از این عبارات در مکالمات روزمره، فیلمها، آهنگها و حتی اخبار استفاده میکنند.
افزایش طبیعی بودن زبان: استفاده درست از phrasal verbs باعث میشود صحبت کردن شما طبیعیتر و شبیه بومیزبانان شود.
درک بهتر متون و مکالمات: بدون دانستن این عبارات، ممکن است معنای جملات را اشتباه متوجه شوید.
چگونه Phrasal Verbs را یاد بگیریم ؟
یادگیری phrasal verbs نیاز به تمرین مداوم و روشهای اصولی دارد. در ادامه چند روش مؤثر آورده شده است:
یادگیری در متن (Context)
بهجای حفظ کردن لیستی از معانی، phrasal verbs را در جملات یا داستانها یاد بگیرید. مثلاً به جای حفظ “turn down” به معنای «رد کردن»، جملهای مثل «She turned down the job offer» را به خاطر بسپارید.
داستانهای کوتاه، فیلمها، یا سریالهایی مثل Friends یا The Office منابع خوبی برای دیدن کاربرد این عبارات هستند.
گروهبندی بر اساس فعل یا موضوع:
افعال عبارتی را بر اساس فعل اصلی مثل take, get, put یا موضوع مثل سفر، کار، روابط دستهبندی کنید. این کار به یادآوری کمک میکند. مثال گروهبندی بر اساس فعل:
Take: take off, take after, take up
Get: get up, get over, get along
تمرین با فلشکارت
از اپلیکیشنهایی مثل Anki یا Quizlet استفاده کنید و phrasal verbs را به همراه معنا، مثال و حتی تصویر ذخیره کنید. استفاده در جملات خودتان: سعی کنید جملاتی با phrasal verbs بسازید که به زندگی یا تجربیات خودتان مرتبط باشد. مثلاً «I need to cut down on sugar because I want to stay healthy.»
گوش دادن و تقلید
پادکستها، آهنگها یا ویدیوهای یوتیوب را گوش کنید و سعی کنید phrasal verbs را تشخیص دهید و در مکالمات خود استفاده کنید.
تمرین با بازی و فعالیت
بازیهایی مثل حدس زدن معنی phrasal verb یا پر کردن جاهای خالی در جملات را امتحان کنید.
یادگیری تدریجی
بهجای یادگیری تعداد زیادی phrasal verb در یک روز، هر هفته 5 تا 10 عبارت را انتخاب کنید و روی آنها تمرکز کنید.
رایجترین و مهمترین Phrasal Verbs
در ادامه لیستی از پرکاربردترین phrasal verbs به همراه معانی، مثالها و توضیحات آورده شده است. این لیست شامل عباراتی است که در مکالمات روزمره، امتحانات زبان مثل IELTS و TOEFL و متون مختلف بسیار دیده میشوند.
1. Bring
Bring up: مطرح کردن (موضوع) یا بزرگ کردن (فرزند)
مثال: She brought up an interesting point in the meeting.
(او نکته جالبی در جلسه مطرح کرد)
مثال: They brought up their children in a small village.
(آنها فرزندانشان را در یک روستای کوچک بزرگ کردند)
Bring about: ایجاد کردن، باعث شدن
مثال: The new policy brought about many changes.
(سیاست جدید تغییرات زیادی ایجاد کرد)
2. Call
Call off: لغو کردن
مثال: They called off the meeting due to the storm.
(به دلیل طوفان، جلسه را لغو کردند)
Call on: سر زدن به کسی یا درخواست کمک از کسی
مثال: I’ll call on my friend tomorrow.
(فردا به دوستم سر میزنم)
3. Come
Come up: پیش آمدن (موضوع یا مشکل)
مثال: Something urgent came up, so I couldn’t attend.
(چیز مهمی پیش آمد، برای همین نتوانستم بیایم)
Come across: بهطور اتفاقی پیدا کردن یا برخورد کردن
مثال: I came across an old photo in the drawer.
(بهطور اتفاقی یک عکس قدیمی در کشو پیدا کردم)
4. Get
Get up: بیدار شدن، از خواب بلند شدن
مثال: I usually get up at 7 a.m.
(معمولاً ساعت 7 صبح بیدار میشوم)
Get over: بهبود یافتن (از بیماری یا مشکل)
مثال: It took her weeks to get over the flu.
(چند هفته طول کشید تا از آنفولانزا بهبود یابد)
Get along: کنار آمدن، رابطه خوب داشتن
مثال: I get along well with my coworkers.
(با همکارانم رابطه خوبی دارم)
5. Give
Give up: تسلیم شدن، دست کشیدن
مثال: Don’t give up on your dreams!
(از رویاهایت دست نکش)
Give away: بخشیدن، اهدا کردن
مثال: She gave away her old clothes to charity.
(لباسهای قدیمیاش را به خیریه اهدا کرد)
6. Look
Look after: مراقبت کردن
مثال: Can you look after my dog while I’m away?
(میتوانی وقتی نیستم از سگم مراقبت کنی؟)
Look forward to: منتظر چیزی بودن، مشتاق بودن
مثال: I’m looking forward to the weekend.
(منتظر آخر هفته هستم)
Look up: جستجو کردن (در کتاب یا اینترنت)
مثال: I looked up the word in the dictionary.
(کلمه را در دیکشنری جستجو کردم)
7. Pick
Pick up: برداشتن، یادگیری (بهصورت غیررسمی)، یا بهبود یافتن
مثال: I’ll pick up the kids from school.
(بچهها را از مدرسه میبرم)
مثال: She picked up some Spanish while traveling.
(در سفر کمی اسپانیایی یاد گرفت)
Pick out: انتخاب کردن
مثال: He picked out a nice shirt for the party.
(برای مهمانی یک پیراهن خوب انتخاب کرد)
8. Put
Put off: به تعویق انداختن
مثال: They put off the meeting until next week.
(جلسه را تا هفته آینده به تعویق انداختند)
Put up with: تحمل کردن
مثال: I can’t put up with his bad behavior anymore.
(دیگه نمیتونم رفتار بدش رو تحمل کنم)
9. Take
Take off: بلند شدن (هواپیما)، درآوردن (لباس)، یا موفقیت ناگهانی
مثال: The plane took off on time.
(هواپیما به موقع بلند شد)
مثال: Her business really took off this year.
(کسبوکارش امسال واقعاً موفق شد)
Take after: شبیه بودن (از نظر ظاهر یا رفتار)
مثال: She takes after her mother.
(او شبیه مادرش است)
10. Turn
Turn down: رد کردن (پیشنهاد یا دعوت)
مثال: He turned down the job offer.
(او پیشنهاد کار را رد کرد)
Turn up: پیدایش شدن، ظاهر شدن
مثال: My keys turned up under the sofa.
(کلیدهایم زیر مبل پیدا شدند)
پرکاربردترین افعال عبارتی(Phrasal verbs) در انگلیسی
افعال عبارتی (Phrasal verbs) در زبان انگلیسی افعالی هستند که از ترکیب یک فعل با یک حرف اضافه و یا قید ساخته می شوند. این افعال معمولا معنایی کاملا متفاوت با فعل اصلی دارند.
برای ساختن این افعال هیچ قانون خاصی را دنبال نمیکنید و برای مشخص کردن ساختار مفهومی این ترکیب ها بهتر است به واژه نامه مراجعه کنید. در این قسمت میخوایم پنج تا phrasal verb با فعل run به شما آموزش بدیم :
run through
Meaning: quick rehearsal
Example: Let’s run through the song once more before the show.
Run After
Meaning: To chase someone or something
Example: Ciro was late for work, so he had to run after the bus.
Run Down
Meaning: Lose power
Example: My laptop is quite old, so the battery runs down quite quickly. I need to charge it frequently.
Run for
Meaning: Try to be elected; compete in an election
Example: Joey is running for mayor this year. If she wins, she will be in charge for the next four year.
Run into
Meaning: Meet someone by chance
Example: Julio ran into Carla at the supermarket. They hadn’t seen each other for ages!
شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

آموزش کامل گرامر Will

آموزش خواندن اعداد به انگلیسی به صورت ساده و کامل
