انگشت های دست به انگلیسی

اسامی انگشت های دست به انگلیسی

در این ویدیو با اسامی انگشت‌ها به انگلیسی آشنا می‌شویم و در ادامه، اصطلاحات پرکاربردی را که با دست یا انگشت در زبان انگلیسی ساخته می‌شوند بررسی می‌کنیم.

اسامی انگشت‌ها به انگلیسی:

1. Thumb – شست

2. Index finger / Pointer finger – انگشت اشاره

3. Middle finger – انگشت وسط

4. Ring finger – انگشت حلقه

5. Little finger / Pinky – انگشت کوچک

اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های کاربردی با دست و انگشت

اصطلاحات با/Finger انگشت

To lift a finger 

کاری انجام دادن (معمولاً در جمله منفی)

He didn’t even lift a finger to help me.

(حتی انگشت کوچیکشم تکون نداد برای کمک به من)

To point the finger at someone 

کسی رو مقصر دونستن

Stop pointing fingers and take responsibility!

(بس کن دنبال مقصر گشتن، مسئولیت رو بپذیر)

To have green fingers (UK) / a green thumb (US) 

دست باغبونی داشتن

My grandma has green fingers – everything she plants grows beautifully!

(مادربزرگم یه باغبون واقعیه – هرچی می‌کاره می‌گیره)

To burn your fingers 

تاوان دادن برای کاری

He invested in crypto and got his fingers burned.

(روی کریپتو سرمایه‌گذاری کرد و ضرر کرد)

To be all thumbs 

دست‌وپا چلفتی بودن

When it comes to fixing things, I’m all thumbs.

(وقتی نوبت تعمیر کردن می‌رسه، خیلی دست‌وپا چلفتی‌ام)

اصطلاحات با /Hand دست

To give someone a hand

کمک کردن

Can you give me a hand with this box?

(می‌تونی یه دستی بهم بدی با این جعبه؟)

To be in good hands 

در امان بودن، تحت مراقبت خوب

Don’t worry about the dog, he’s in good hands.

(نگران سگ نباش، مراقبش هستن)

To have your hands full 

خیلی گرفتار بودن

She has her hands full with three kids under five.

(با سه تا بچه زیر پنج سال حسابی درگیره)

To wash your hands of something 

دست شستن از چیزی (بی‌خیال شدن)

He washed his hands of the whole situation.

(کلاً خودش رو از اون ماجرا کنار کشید)

On the other hand 

از طرف دیگه

I love the city life. On the other hand, I miss the quiet of the countryside.

(از یه طرف زندگی شهری رو دوست دارم، ولی از طرف دیگه دلم برای آرامش روستا تنگ شده)