اصطلاحات رایج مربوط به تکنولوژی در زبان انگلیسی
- تاریخ 09/24/2024

کلمات مربوط به تکنولوژی به انگلیسی
یکی از پرکاربردترین دستهها در این زمینه، کلمات مرتبط با سختافزار (Hardware) است. کلماتی مانند “Processor” (پردازنده)، “Motherboard” (مادربرد)، “RAM” (حافظه دسترسی تصادفی)، و “SSD” (درایو حالت جامد) برای توصیف قطعات فیزیکی کامپیوترها بهکار میروند. آشنایی با این اصطلاحات برای هر کسی که با تکنولوژی سروکار دارد ضروری است، چرا که فهم این قطعات پایهای میتواند به بهبود عملکرد سیستمها و حل مشکلات کمک کند.
از سوی دیگر، کلمات مرتبط با نرمافزار (Software) نیز بخش مهمی از واژگان فناوری را تشکیل میدهند. عباراتی مثل “Operating System” (سیستمعامل)، “Application” (نرمافزار کاربردی)، “Database” (پایگاه داده)، و “Algorithm” (الگوریتم) برای توصیف جنبههای مختلف نرمافزارها و نحوه عملکرد آنها استفاده میشود. نرمافزارها، بخش جداییناپذیری از زندگی روزمره شدهاند و آشنایی با این کلمات میتواند به استفاده بهتر از ابزارهای دیجیتال کمک کند.
در نهایت، اینترنت و ارتباطات نیز دستهای بزرگ از کلمات تکنولوژیک را در بر میگیرد. عباراتی مثل “Cloud Computing” (محاسبات ابری)، “Bandwidth” (پهنای باند)، “Firewall” (دیوار آتش)، و “VPN” (شبکه خصوصی مجازی) برای توصیف جنبههای مختلف ارتباطات دیجیتالی و اینترنت بهکار میروند. با توجه به اینکه بیشتر فعالیتهای روزمره به صورت آنلاین انجام میشود، دانستن این اصطلاحات میتواند به افراد کمک کند تا از امنیت آنلاین خود مطمئن باشند و از ظرفیتهای کامل تکنولوژی بهره ببرند.
تکنولوژی / فناوری : Technology
تکنولوژیکی / مرتبط به تکنولوژی : Technological
دوستدار تکنولوژي و فناوری های بروز : Technophile
متخصص در امور تکنولوژی مخصوصا کامپیوتر : A techie
خوره تکنولوژی : Tech-savvy
تکنو هراس : Technophobe
پیشرفت : Progress
نوآوری : Innovation
خلاقانه : Innovative
پیشرفت : Advance
توسعه دادن : Develop
توسعه : Development
انقلابی : Revolutionary
متحول کردن : Revolutionize
پیشرفت غیرمنتظره : Breakthrough
نوین / مدرن : Modern
اصلاح کردن : Modify
خیلی مدرن / پیشرفته : Cutting-edge
مدرن : state-of-the-art
پیشرفته : Advanced
تکنولوژی بالا : High tech
ضروری : Indispensable
منسوخ شده : Outdated / obsolete
تأثیر : Impact
تغییر دادن / دگرگون کردن : Transform
تغییر دهنده بازی (موقعیت قبلی) : Game changer
تاثیر گذاشتن : Affect
تاثیر : Influence
مسلط به کامپیوتر / سواد کامپیوتری : Computer literate
عاشق کامپیوتر / متخصص کامپیوتر : Computer buff
لپ تاپ : Laptop
کامپیوتر شخصی : PC – personal computer
راه اندازی : Boot up
پردازش کلمه : Word processing
ارتقا دادن : Upgrade
نرم افزار : Software
سخت افزار : Hardware
ناگهانی از کار افتادن : Crash
اینترنت : Internet
گشت و گذار در اینترنت : Surf the internet
آنلاین / برخط : Online
سایت اینترنتی : Website
جستجو کردن در اینترنت : Browse
وای فای : Wi-fi
دانلود کردن : Download
بارگذاری کردن : Upload
اتصال اینترنت : Internet connection
رسانه های اجتماعی : Social media
محبوب شدن چیزی در اینترنت : Viral
اشتراک گذاری : Share
تجارت الکترونیک : e-commerce
کتاب الکترونیکی : e-book
بازاریابی دیجیتال : Digital Marketing
پست الکترونیکی / ایمیل : E-mail
حریم خصوصی : Privacy
امنیت اینترنتی : Internet security
ایمنی اینترنت : Internet safety
هکر : Hacker
ویروس کامپیوتری : Computer virus
سایبر : Cyber
امنیت سایبری : Cybersecurity
جرایم سایبری : Cybercrime
دستگاه : Device
ابزار : Gadget
کاربر پسند : user-friendly
ریزتراشه : Microchip
هوش مصنوعی : AI (artificial intelligence)
شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

اصطلاحات روانشناسی به انگلیسی

اصطلاحات دهه نودی ها
