آموزش معکوس یا Flipped Learning

Flipped Learning

Flipped Learning (آموزش معکوس) یک شیوه نوین آموزشی است که در آن ترتیب سنتی تدریس تغییر کرده است. در روش‌های سنتی، معلم در کلاس درس را آموزش می‌دهد و دانش‌آموزان در خانه تمرین می‌کنند. اما در Flipped Learning، این فرایند معکوس می‌شود. یعنی دانش‌آموزان محتوای درس را قبل از حضور در کلاس مطالعه می‌کنند و در کلاس زمان بیشتری به فعالیت‌های عملی، بحث‌های گروهی، و حل مسائل اختصاص داده می‌شود.

چگونگی عملکرد Flipped Learning

1. مطالعه محتوای آموزشی قبل از کلاس:

در این مدل، دانش‌آموزان محتوای آموزشی را قبل از شروعِ کلاس‌ها از منابع مختلف مانند ویدیوهای آنلاین، مقالات، یا کتب درسی مطالعه می‌کنند. معلم می‌تواند ویدیوهای آموزشی یا محتوای آنلاین ایجاد کند که در آن موضوعات مختلف تدریس می‌شود. این آموزش‌ها می‌توانند شامل مفاهیم گرامری، واژگان جدید، یا حتی تمرینات اولیه باشند.

به‌عنوان مثال، در کلاس زبان انگلیسی، معلم می‌تواند ویدیوهایی درباره گرامر یا زمان‌های مختلف فعل‌ها بفرستد. دانش‌آموزان ابتدا این ویدیوها را مشاهده می‌کنند و با مفاهیم جدید آشنا می‌شوند.

2. تمرکز بر فعالیت‌های عملی در کلاس:

وقتی دانش‌آموزان محتوای درس را قبل از کلاس مطالعه کردند، در زمان کلاس می‌توانند تمرکز خود را روی فعالیت‌های عملی و کاربردی بگذارند. به‌جای صرف زمان برای توضیح مفاهیم جدید، معلم زمان کلاس را به انجام تمرینات، پرسش و پاسخ، رفع اشکال، و بحث‌های گروهی اختصاص می‌دهد.

در کلاس زبان، این فعالیت‌ها می‌تواند شامل مکالمات گروهی، بازی‌های زبانی، یا پروژه‌های نوشتاری باشد که در آن دانش‌آموزان می‌توانند مفاهیم را در عمل به کار ببرند و یاد بگیرند.

3. یادگیری مستقل و بازخورد آنی:

یکی از ویژگی‌های اصلی این روش این است که یادگیری به‌طور مستقل انجام می‌شود. دانش‌آموزان می‌توانند با سرعت خود محتوای درسی را مرور کنند. در این فرایند، آنها می‌توانند منابع مختلفی را جستجو کنند و در صورت نیاز، از معلم یا همکلاسی‌های خود کمک بگیرند.

پس از مطالعه محتوای درس، در کلاس می‌توانند با معلم و دیگر دانش‌آموزان به تبادل نظر پرداخته و مشکلات خود را حل کنند. این بازخورد آنی باعث می‌شود که دانش‌آموزان سریع‌تر به درک عمیق‌تری از مفاهیم برسند.

مقایسه با روش‌های آموزشی سنتی
در روش‌های سنتی، معمولاً معلم در کلاس محتوای درس را توضیح می‌دهد و سپس دانش‌آموزان باید در خانه تمریناتی را انجام دهند. در این روش، زمان کلاس بیشتر به توضیح مفاهیم می‌گذرد و اگر دانش‌آموزان درک درستی از درس نداشته باشند، ممکن است نتوانند مشکلات خود را به سرعت حل کنند. همچنین، زمان محدود کلاس باعث می‌شود که معلم نتواند به تمامی نیازهای فردی دانش‌آموزان پاسخ دهد.

اما در Flipped Learning:

• مطالعه درس خارج از کلاس: به زبان‌آموزان این امکان را می‌دهد که مطالب را با سرعت خود مرور کنند و زمان کافی برای درک آن‌ها داشته باشند.
• تمرکز بیشتر بر فعالیت‌های عملی: در کلاس، بیشتر زمان به تمرینات و حل مشکلات می‌گذرد. این فعالیت‌ها می‌توانند شامل بحث‌های گروهی، بازی‌های تعاملی، و تمرین‌های نوشتاری یا شنیداری باشند که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا مفاهیم را در عمل به کار ببرند.
• یادگیری فعال و تعاملی: زبان‌آموزان در این روش بیشتر به‌صورت فعال در فرآیند یادگیری شرکت می‌کنند، در حالی که در روش‌های سنتی معمولاً نقش فعال‌تری ندارند.

مزایای Flipped Learning

1. یادگیری به‌طور مستقل:

در این روش، زبان‌آموزان می‌توانند درس را در زمان خود و با سرعت خود مطالعه کنند. این موضوع به آن‌ها این امکان را می‌دهد که به موضوعات دشوار توجه بیشتری داشته باشند و با اطمینان بیشتری درس را یاد بگیرند.

2. استفاده بهینه از زمان کلاس:

در کلاس‌های سنتی، زمان کلاس به توضیح مطالب اختصاص می‌یابد، اما در Flipped Learning، زمان کلاس به تمرین‌های کاربردی و فعالیت‌های گروهی اختصاص دارد. این موضوع باعث می‌شود که دانش‌آموزان مفاهیم را عمیق‌تر درک کنند و با مشکلات فردی خود مواجه شوند.

3. یادگیری در محیطی تعاملی:

این روش بیشتر به‌عنوان یک شیوه یادگیری تعاملی شناخته می‌شود که در آن زبان‌آموزان فرصت دارند تا با دیگران به بحث و تبادل نظر بپردازند و از تجربیات یکدیگر بیاموزند.

4. انعطاف‌پذیری در یادگیری:

زبان‌آموزان می‌توانند در هر زمان و از هر جایی که بخواهند به منابع آموزشی دسترسی پیدا کنند. این انعطاف‌پذیری می‌تواند به خصوص برای افرادی که به دلایل مختلف نمی‌توانند در کلاس‌های حضوری شرکت کنند، مفید باشد.

چالش‌های Flipped Learning

1. نیاز به دسترسی به منابع دیجیتال:

این روش به منابع دیجیتال نیاز دارد. زبان‌آموزان باید به اینترنت و دستگاه‌هایی مانند کامپیوتر یا تبلت دسترسی داشته باشند تا بتوانند محتوای آموزشی را مشاهده کنند. در صورت عدم دسترسی به این منابع، ممکن است یادگیری به‌طور مؤثر انجام نشود.

2. نیاز به انگیزه:

این روش نیازمند انگیزه بالای زبان‌آموزان است. آنها باید مسئولیت یادگیری خود را بر عهده بگیرند و محتوای آموزشی را به‌طور مستقل مطالعه کنند. در صورتی که زبان‌آموزان انگیزه یا توانایی خودمدیریتی نداشته باشند، ممکن است از این روش بهره‌برداری کافی نکنند.

3. نیاز به طراحی مؤثر:

برای اینکه Flipped Learning مؤثر باشد، معلمان باید محتوای آموزشی جذاب و مفیدی تولید کنند و زمان کلاس را به‌طور مؤثر برای فعالیت‌های عملی برنامه‌ریزی کنند.

آموزش معکوس یک روش نوآورانه است که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا یادگیری خود را شخصی‌سازی کرده و در موقعیت‌های عملی از آموخته‌های خود استفاده کنند. برخلاف روش‌های سنتی که بیشتر به تدریس محتوای جدید در کلاس متمرکز است، این روش فرصتی برای یادگیری عمیق‌تر و تعاملی فراهم می‌آورد که می‌تواند به بهبود مهارت‌های زبان‌آموزان کمک کند.
نظزتون در مورد این روش چیه؟ روش سنتی رو میپسندین یا Flipped Learning؟