افعال مدال در انگلیسی
- تاریخ 07/15/2025

فهرست مطالب
آموزش افعال مدال در انگلیسی
افعال مدال مانند can, could, may, might, shall, should, will, would, must افعالی کمکی هستند که برای افزودن معانی خاصی به فعل اصلی جمله استفاده میشوند. این معانی شامل توانایی، احتمال، اجبار، توصیه، اجازه یا پیشبینی هستند. ویژگیهای اصلی افعال مدال:
- بعد از آنها فعل به صورت مصدر بدون to میآید.
- در جملات منفی، از not استفاده میشود.
- در جملات سوالی، جای فعل مدال و فاعل عوض میشود
انواع افعال مدال و کاربردهای آنها
افعال مدال را میتوان بر اساس معانی و کاربردهایشان دستهبندی کرد. در ادامه، هر فعل مدال با کاربردها و مثالهایش توضیح داده شده است:
1. Can (توانایی، اجازه، احتمال)
کاربردها
بیان توانایی یا مهارت: برای نشان دادن اینکه کسی قادر به انجام کاری است.
مثال
I can play the piano.
(من میتوانم پیانو بنوازم)
اجازه دادن: برای درخواست یا دادن اجازه.
مثال
Can I use your phone?
(میتوانم از تلفن شما استفاده کنم؟)
احتمال در حالت کلی: برای بیان چیزی که به طور کلی ممکن است.
مثال
It can get very cold here in winter.
(اینجا در زمستان میتواند خیلی سرد شود)
حالت منفی (Cannot یا Can’t)
مثال
I can’t come to the party tonight.
(امشب نمیتوانم به مهمانی بیایم.)
2. Could (توانایی در گذشته، درخواست مودبانه، احتمال)
کاربردها
توانایی در گذشته: برای بیان توانایی در زمان گذشته.
مثال
When I was young, I could run very fast.
(وقتی جوان بودم، میتوانستم خیلی سریع بدوم)
درخواست مودبانه: برای درخواست چیزی به صورت مودبانهتر از can
مثال
Could you help me with this?
(میتوانید به من در این مورد کمک کنید؟)
احتمال یا حدس: برای بیان احتمال در گذشته یا آینده.
مثال
It could rain this afternoon.
(ممکن است امروز بعدازظهر باران ببارد)
حالت منفی (Couldn’t)
مثال
I couldn’t finish my homework yesterday.
(دیروز نتوانستم تکالیفم را تمام کنم)
3. May (اجازه، احتمال)
کاربردها
اجازه رسمی: برای درخواست یا دادن اجازه به صورت رسمیتر از can.
مثال
May I enter the room?
(آیا میتوانم وارد اتاق شوم؟)
احتمال: برای بیان چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد.
مثال
It may snow tomorrow.
(فردا ممکن است برف ببارد)
حالت منفی (May not):
مثال
You may not leave the class early.
(نمیتوانی کلاس را زود ترک کنی)
4. Might (احتمال ضعیف، پیشنهاد)
کاربردها
احتمال ضعیف: برای بیان احتمالی که کمتر از may قطعیت دارد.
مثال
She might come to the meeting, but she’s not sure.
(ممکن است به جلسه بیاید، اما مطمئن نیست)
پیشنهاد مودبانه: در برخی موارد برای پیشنهاد دادن.
مثال
You might want to try this restaurant.
(شاید بخواهی این رستوران را امتحان کنی)
حالت منفی (Might not)
مثال
He might not be at home now.
(ممکن است الان در خانه نباشد)
5. Shall (پیشنهاد، پیشبینی رسمی، قول)
کاربردها
پیشنهاد یا پرسوجو: بیشتر با ضمایر I و we استفاده میشود.
مثال
Shall we go to the park?
(به پارک برویم؟)
پیشبینی یا قول رسمی: در زبان رسمی برای آینده.
مثال
I shall return before 5 PM.
(قبل از ساعت ۵ بعدازظهر برمیگردم)
توجه: امروزه shall کمتر در مکالمات روزمره استفاده میشود و will رایجتر است.
6. Should (توصیه، انتظار، احتمال منطقی)
کاربردها
توصیه یا پیشنهاد: برای بیان چیزی که بهتر است انجام شود.
مثال
You should see a doctor.
(باید به پزشک مراجعه کنی)
انتظار یا احتمال منطقی: برای چیزی که انتظار میرود رخ دهد.
مثال
The train should arrive soon.
(قطار باید بهزودی برسد)
حالت منفی (Shouldn’t)
مثال
You shouldn’t eat too much sugar.
(نباید زیاد شکر بخوری)
7. Will (آینده، تصمیم لحظهای، پیشبینی)
کاربردها
بیان آینده: برای صحبت درباره چیزی که در آینده اتفاق میافتد.
مثال
I will call you tomorrow.
(فردا با تو تماس میگیرم)
تصمیم لحظهای: برای تصمیماتی که در لحظه گرفته میشوند.
مثال
I’ll answer the phone.
(تلفن را جواب میدهم)
پیشبینی یا قول: برای بیان چیزی که مطمئن هستیم رخ میدهد.
مثال
It will be sunny this afternoon.
(امروز بعدازظهر هوا آفتابی خواهد بود)
حالت منفی (Won’t)
مثال
I won’t go to the party.
(به مهمانی نمیروم)
8. Would (درخواست مودبانه، عادت گذشته، شرطیها)
کاربردها
درخواست مودبانه: برای درخواست چیزی به صورت بسیار مودبانه.
مثال
Would you like some tea?
(چای میل دارید؟)
عادت در گذشته: برای بیان کارهایی که در گذشته به طور مرتب انجام میشد.
مثال
When I was a child, I would play in the park every day.
(وقتی بچه بودم، هر روز در پارک بازی میکردم)
افعال شرطی
در جملات شرطی نوع دوم یا سوم.
مثال
If I were rich, I would travel the world.
(اگر ثروتمند بودم، به دور دنیا سفر میکردم)
حالت منفی (Wouldn’t)
مثال
He wouldn’t help me yesterday.
(دیروز به من کمک نکرد)
9. Must (اجبار، نتیجهگیری منطقی)
کاربردها
اجبار یا الزام: برای بیان چیزی که ضروری است.
مثال
You must wear a seatbelt.
(باید کمربند ایمنی ببندی)
نتیجهگیری منطقی: برای بیان چیزی که با توجه به شواهد منطقی به نظر میرسد.
مثال
She’s not answering her phone; she must be busy.
(تلفنش را جواب نمیدهد؛ حتماً مشغول است)
حالت منفی (Mustn’t) به معنای ممنوعیت.
مثال
You mustn’t smoke here.
(نباید اینجا سیگار بکشی)
شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

تخصص های پزشکی در انگلیسی

لیست ابزار و وسایل نظافت در انگلیسی
