• 09022287162
  • amirkabir.aflc@gmail.com
آموزشگاه زبان امیرکبیر
  • صفحه اصلی
  • خدمات آموزشی

      آزمون‌های بین‌المللی

      • آمادگی آزمون آیلتس
      • آمادگی آزمون تافل
      • آمادگی آزمون دولینگو
      • آمادگی آزمون گوته
      • آمادگی آزمون ÖSD
      • آمادگی آزمون تلک

      دوره های آموزش زبان

      • کلاس زبان انگلیسی اصفهان
      • کلاس زبان آلمانی اصفهان
      • کلاس زبان ترکی اصفهان
      • کلاس زبان عربی اصفهان
      • کلاس زبان فرانسوی اصفهان

      سایر خدمات

      • دوره‌های تربیت مدرس TTC
      • تعیین سطح و مشاوره رایگان
      • نوشتن رزومه کاری و تحصیلی
  • همکاری با امیرکبیر
  • مطالب آموزشی
    • تست های طبقه بندی شده
    • نمونه سوالات اسپیکینگ
    • اصطلاحات کاربردی زبان
    • پادکست‌های آموزشی
    • ویدئوهای آموزشی
    • آموزش و سرگرمی
    • دانستنی‌های جالب زبان
    • مقالات آموزشی
    • سمینارهای آموزشی
  • درباره‌ی ما
    • آشنایی با ما
    • مدرسین امیرکبیر
    • کتاب های مورد تدریس
    • گالری خاطرات
    • شرایط و قوانین آموزشگاه
    • پرسش و پاسخ
  • تماس با ما

پادکست آموزش زبان انگلیسی

  • خانه
  • بلاگ
  • پادکست آموزش زبان انگلیسی
  • The myth of Medusa

The myth of Medusa

  • تاریخ 05/21/2025
افسانه مدوسا

Before her hair became a writhing nest of snakes and her eyes gained the power to petrify, Medusa was a young woman who worshipped at the temple of Athena, the goddess of wisdom and war. While Medusa tended to Athena’s shrine with devotion, Poseidon, God of the seas and horses, watched her from afar.

One night, as Medusa prayed in solitude, Poseidon crept into the temple and assaulted her. Athena reacted swiftly to the desecration of her sacred space. But rather than punishing Poseidon, she directed her wrath toward Medusa. The innocent young woman underwent a horrifying transformation — her beautiful face now framed by coils of hissing snakes. No man could look upon her again, for meeting her gaze would instantly turn them to stone.

Exiled and transformed, Medusa sought refuge in a hidden cave shared with the world’s two other Gorgons: Stheno and Euryale. Unlike her immortal sisters, however, Medusa remained mortal. As time passed, many would-be heroes ventured into the cave, hoping to make their names by slaying the feared Gorgon.

Yet all met the same fate — turned to stone by her deadly gaze.This continued until a young man named Perseus set out on a quest for glory, with Medusa as his intended trophy.

Perseus was born to the mortal princess Danae after Zeus visited her in the form of golden rain. But Danae’s father, having received a prophecy that her son would someday kill him, imprisoned Danae and Perseus in a wooden chest and cast it into the sea. Protected by the gods, they survived and were eventually taken in by a new kingdom.

There, the king, Polydektes, became obsessed with Danae. Despite her efforts to reject his advances, Polydektes remained persistent. Perseus, growing protective of his mother, became a problem for the king. To get rid of him, Polydektes pretended he was marrying another woman and asked for wedding gifts. When Perseus offered to bring him anything, Polydektes cunningly demanded the head of a Gorgon — a task meant to ensure Perseus’s death.

Determined, Perseus accepted the dangerous mission. He sought out the Graeae — three ancient sisters who shared a single eye and tooth. As one sister passed the eye to another, Perseus seized it and used it to bargain for information. The Graeae revealed the locations of the River Styx nymphs and the cave of the Gorgons.

With help from the nymphs, Perseus received divine tools: Hermes’ winged sandals, Hades’ cap of invisibility, and a magical satchel. He was also gifted a sickle from Hermes and a gleaming shield from Athena — the very goddess who had once cursed Medusa.

Under the cover of night, Perseus approached the cave. Inside, the Gorgons slept. Using Athena’s polished shield as a mirror to avoid direct eye contact, he crept toward Medusa. When he found her resting peacefully, he raised his sword and struck her neck.

From the wound sprang Medusa and Poseidon’s hybrid offspring: Pegasus, the winged horse, and Chrysaor, a golden warrior. As Perseus secured Medusa’s severed head in his satchel, Stheno and Euryale awoke. They shrieked in horror and attacked, but Perseus, hidden by the cap of invisibility and lifted by winged sandals, escaped their wrath. Only Euryale’s cry of despair echoed behind him.

Perseus returned to his crew, triumphant. Medusa’s gaze had not lost its power in death. Perseus used the severed head to kill Polydektes and later gave it to Athena, who placed it at the center of her shield — the aegis.

But Athena’s wasn’t the only shield to bear Medusa’s image. Ancient Greek and Roman artists depicted her face on armor, pottery, mosaics, and more. While most figures in ancient art were shown in profile, Medusa was almost always depicted facing outward — a powerful apotropaic symbol, meant to instill both fear and protection.

Her story echoed through time. In some early versions, Medusa was always a Gorgon, a monster to be slain. But in others, such as in the writings of the Roman poet Ovid, she had a tragic and human past — not just a creature of horror, but a woman wronged, a victim of cruelty and injustice.

افسانه مدوسا

پیش از آنکه موهایش به لانه‌ای پیچان از مارهای خشمگین تبدیل شود و نگاهش قدرت سنگ کردن پیدا کند، مدوسا دختر جوانی بود که در معبد آتنا، الهه خرد و جنگ، عبادت می‌کرد. در حالی که مدوسا با اخلاص به خدمت معبد مشغول بود، پوزئیدون، خدای دریاها و اسب‌ها، از دور او را زیر نظر داشت.

شبی، هنگامی که مدوسا مشغول نیایش بود، پوزئیدون پنهانی وارد معبد شد و به او تجاوز کرد. آتنا بلافاصله به این بی‌حرمتی پاسخ داد؛ اما به جای آنکه پوزئیدون را مجازات کند، خشم خود را بر سر مدوسا فرو ریخت. بدن دختر بی‌گناه دگرگون شد؛ چهره‌اش را مارهایی فِش‌فِش‌کنان احاطه کردند، و از آن پس هیچ مردی نمی‌توانست بی‌خطر به چشمانش نگاه کند — چراکه هر کس نگاهش را می‌دید، همان لحظه به سنگ تبدیل می‌شد.

مدوسا که تبعید شده بود، به غاری پنهان پناه برد؛ جایی که دو گورگون دیگر، استِنو و یوریاله، زندگی می‌کردند. اما برخلاف خواهران نامیرا، مدوسا هنوز فانی بود. سال‌ها گذشت و قهرمانان بسیاری برای کشتن مدوسا و جاودانه کردن نام خود به غار آمدند، اما همگی قربانی نگاه مرگ‌بار او شدند.

این روند ادامه داشت، تا زمانی که جوانی به نام پرسیوس، در پی افتخار، عازم شکار مدوسا شد.پرسیوس فرزند شاهزاده‌ی فانی، دانائه، بود که زئوس در هیئت بارانی زرین با او هم‌بستر شده بود. اما پدر دانائه، از پیش‌گویی‌ای آگاه شده بود که می‌گفت نوه‌اش روزی او را خواهد کشت. پس او دانائه و نوزادش را در صندوقی چوبی زندانی کرد و به دریا انداخت. به لطف حمایت خدایان، آن دو نجات یافتند و به سرزمینی جدید رسیدند.

در آنجا، شاه پولیدکتس شیفته‌ی دانائه شد. دانائه بارها سعی کرد خواسته‌ی او را رد کند، اما بی‌فایده بود. پرسیوس که نسبت به مادرش حس محافظت داشت، مزاحم نقشه‌های شاه شد. پولیدکتس برای خلاصی از پرسیوس ترفندی به‌کار برد: وانمود کرد که قصد ازدواج با زنی دیگر را دارد و از همه هدیه خواست. وقتی پرسیوس قول داد هر هدیه‌ای را برایش بیاورد، شاه پیشنهاد داد که سر یک گورگون را برایش بیاورد — مأموریتی که بیشتر به مرگ شباهت داشت.

پرسیوس، با وجود خطر، مأموریت را پذیرفت. او سراغ گراایئه‌ها رفت؛ سه خواهر پیر که تنها یک چشم و یک دندان مشترک داشتند. زمانی که یکی از آن‌ها چشم را به دیگری می‌داد، پرسیوس چشم را ربود و از آن‌ها خواست تا محل پری‌های رود استوکس و غار گورگون‌ها را فاش کنند.

پری‌ها به پرسیوس کمک کردند تا صندل‌های پر‌دار هرمس، کلاه نامرئی هادس و کیسه‌ای جادویی به دست آورد. او همچنین شمشیری تیز از هرمس و سپر آیینه‌مانندی از آتنا دریافت کرد — همان الهه‌ای که روزی مدوسا را نفرین کرده بود.

شبی، پرسیوس به غار نزدیک شد. گورگون‌ها خواب بودند. او با استفاده از بازتاب تصویر در سپر آتنا، راه خود را پیدا کرد تا مستقیماً به چشمان مدوسا نگاه نکند. وقتی او را آرام در خواب یافت، شمشیر را بالا برد و گردن مدوسا را برید.

از زخم، دو موجود عجیب متولد شدند: اسبی بالدار به نام پگاسوس، و جنگاوری به نام کریسائور — فرزندان مدوسا و پوزئیدون. پرسیوس، سر مدوسا را در کیسه گذاشت، اما استنو و یوریاله بیدار شدند و با فریادی هولناک حمله کردند. پرسیوس با کمک کلاه نامرئی و صندل‌های پرنده گریخت، در حالی که تنها صدای ناله‌ی اندوهبار یوریاله در غار باقی ماند.

بازگشت پرسیوس با ستایش یارانش همراه بود. نگاه مدوسا حتی پس از مرگ نیز قدرتش را از دست نداده بود. پرسیوس با استفاده از سر او، پولیدکتس را کشت، و سپس آن را به آتنا هدیه داد. آتنا سر مدوسا را بر سپر خود قرار داد — سپری که بعدها با نام آیگیس شناخته شد.

اما این تنها سپری نبود که با تصویر مدوسا آراسته شد. هنرمندان یونان و روم باستان چهره‌ی او را روی زره‌ها، سفالینه‌ها، نقاشی‌ها و کف‌پوش‌های موزاییکی نقش زدند. در حالی که معمولاً چهره‌ها در هنر یونانی از نیمرخ ترسیم می‌شدند، مدوسا تقریباً همیشه رو به‌رو و مستقیم به مخاطب نگاه می‌کرد — نمادی آپوتروپائیک، یعنی نشانه‌ای برای دور کردن شر و چشم‌زخم، که هم ترس می‌آفرید و هم محافظت می‌کرد.

داستان مدوسا قرن‌ها در ذهن‌ها باقی ماند. در برخی از نسخه‌های کهن، او از ابتدا گورگونی هیولاگونه بود؛ اما در روایت‌هایی دیگر — از جمله در شعرهای اووید، شاعر رومی — او زنی بود با گذشته‌ای انسانی و دردناک؛ کسی که قربانی ظلم و بی‌عدالتی شد، نه فقط هیولایی که باید کشته شود.

  • اشتراک گذاری :
آواتار نویسنده
Aflc

پست قبلی

ویزای کاری انگلیس 2025
05/21/2025

پست بعدی

سوالات اسپیکینگ آیلتس با موضوع Trip
05/22/2025

شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

What is the smartest age
? What is the smartest age
18 ژوئن, 2025
ورزش چه فایده‌ای برای بدن و مغز ما داره؟
How playing sports benefits your body and your brain
11 ژوئن, 2025
چرا با وجود اینکه از تعلل کردن حس بدی داریم، باز هم آن را تکرار می‌کنیم
Why you procrastinate even when it feels bad
4 ژوئن, 2025

یک دیدگاه ارسال کنید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌ها

  • آموزش رایگان زبان آلمانی (100+ ویدئو آموزشی)
  • آموزش رایگان زبان انگلیسی (100+ ویدئو آموزشی)
  • آموزش رایگان زبان ترکی (100+ ویدئو آموزشی)
  • آموزش رایگان زبان عربی (100+ ویدئو آموزشی)
  • آموزش رایگان زبان فرانسه (100+ ویدئو آموزشی)
  • آموزش زبان به روش بازی و سرگرمی
  • اصطلاحات کاربردی زبان
  • بلاگ
  • پادکست آموزش زبان انگلیسی
  • دانستنی‌های جالب زبان
  • سوالات اسپیکینگ آیلتس
  • مصاحبه ها
  • نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی سطح A1
  • نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی سطح A2
  • نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی سطح B1
  • نمونه سوال گرامر زبان انگلیسی سطح B2
  • وبلاگ زبان آلمانی
  • وبلاگ زبان انگلیسی
  • وبلاگ زبان ترکی
  • وبلاگ زبان عربی
  • وبلاگ زبان فرانسوی
آموزشگاه زبان امیرکبیر

ما خلاقانه تدریس میکنیم تا شما با لذت یاد بگیرید

– مرکز تخصصی آموزش زبان‌های (انگلیسی، آلمانی، ترکی، عربی) در اصفهان

– برگزارکننده تخصصی دوره‌های (TTC IELTS، PTE، DUOLINGO) در اصفهان

دسترسی سریع

  • مجتمع آموزشی امیرکبیر
  • دوره‌های آموزش زبان
  • دوره تربیت مدرس TTC
  • بهترین کتاب‌های آموزش زبان
  • نوشتن رزومه کاری

لینک های کاربردی

  • مدرسین امیرکبیر
  • مدرس امیرکبیر شوید
  • تعیین سطح و مشاوره رایگان
  • پرسش و پاسخ
  • شرایط و قوانین آموزشگاه

ارتباط باما

03136635020

09022287162

اصفهان چهارباغ بالا ابتدای کوچه ۳۵ (مسجد الرضا) پلاک ۸۰

آدرس لینک دین آموزشگاه زبان امیرکبیر
آدرس اینستاگرام آموزشگاه زبان امیرکبیر
آدرس نماشا آموزشگاه زبان امیرکبیر
آدرس آپارات آموزشگاه زبان امیرکبیر