اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران
- تاریخ آگوست 7, 2023

فهرست مطالب
جملات انگلیسی در رستوران
1-می توانی یک رستوران با کلاس بهم معرفی کنی؟
?Can you put me onto a high-class restaurant
2- دنبال یک رستوران ویژه غذاهای هندی میگردم.
.I am looking for a restaurant specializing in Indian foods
3- این نزدیکی ها دارند یک رستوران چینی راه می اندازند.
.There’s a Chinese restaurant opening up nearby
4- این رستوران کمی برای من گران است.
.This restaurant is a bit pricey / expensive for me
5- سابق این رستوران مورد علاقه من بود، ولی کیفیت غذاهایش اخیراً پایین آمده است.
.This used to be my favorite restaurant, but the standard of cooking has fallen off recently
6- من غذاهای ایرانی را به خارجی ترجیح می دهم. شما چی؟
?I prefer Iranian foods to foreign foods. How about you
7- دارم از گرسنگی می میرم. دیگه وقت شام است.
.I am starving/ starved. It’s time for dinner
8- نظرت چیه برای شام به همبرگر فروشی جدید برویم.
?How about going to the new hamburger place for dinner
9- بیا یک غذای مختصری بخوریم.
.Let’s have a snack/ a bite
10- اگر قبل از ناهار زیاد هله هوله بخوری، اشتهایت کور میشه.
.If you eat a lot of junk food before lunch, you spoil your appetite
11- امروز صبح صبحانه مفصلی خوردم و به همین خاطر آنقدرها گرسنه نیستم.
.I had a big breakfast this morning, so I am that hungry
12- شنیدم سوپ مرغ/ خورش مرغ اینجا خیلی خوشمزه است.
.I hear the chicken soup/chicken stew here is very delicious
13- بیا بریم داخل یک خوراک جوجه سفارش بدیم. بریم؟
?Let’s go in and order a chicken dish, shall we
14- باشه،ولی مهمون من.
.Ok, but it’s my treat
15- اما هفته قبل هم تو ناهار را حساب کردی!
!But you treated me to lunch last week, too
16- می خواهی دُنگی حساب کنیم؟(هر کس پول خودش را حساب کنه)
?How about going Dutch
لغات اساسی در رستوران Essential Words
سفارش دادن:order
پیتزا فروشی:pizzeria/Pizza parlor
ساندویچ فروشی:Sandwich bar
میز را چیدن:set the table
اغذیه فروشی:snack bar
پیش غذا: Starter/appetizer
رستوران بخر و ببر:take-away/take-out restaurant
رو میزی: tablecloth
سفارش گرفت: take order
انعام: tip
یشخدمت مرد:waiter
پیشخدمت زن: waitress
رستوران لب دریا: waterfront restaurant
کاملا رزرو بودن: be fully booked
صورت حساب: bill/check
میز رزرو کردن: book a table
کافه: Café
میز را جمع کردن: clear the table
دسر: dessert
واگن رستوران:diner
در خانه غذا خورن:eat in
بیرون غذا خوردن:eat out
رستوران اعیانی: exclusive restaurant
صورت غذا:menu
میز را چیدن :Lay the table
شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

کاربردی ترین اصطلاحات انگلیسی درباره درس و مدرسه

اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به انگلیسی
